شا-آریامهر
سلیمان محسن اسکندری که به سلیمان میرزا معروف است از سلطان زادگان (شازده های ) قاجاری و از نخستین سخنگویان افکار سوسیالیستی در ایران بود و در پیریزی نخستین تشکلات چپ نقش داشت. او به همراه سید حسن تقیزاده، محمد امین رسولزاده و سید محمدرضا مساوات در سال ۱۲۸۸ حزب ...دموکرات (عامیون) را پایه گذاشتند و روزنامه "ایران نو" را منتشر کردند.
سلیمان میرزا، پس از فوت برادرش یحیی میرزا (پدر ایرج اسکندری) به مجلس دوم راه یافت و تا دوره پنجم نماینده بود. تا ان زمان با نظام پادشاهی هیچگونه مشگلی نداشت ولی به محض سرنگونی پادشاهی قاجار، از هواداران برقراری جمهوری شد و با سردار سپه و نشستن وی بر تخت به مخالفت پرداخت .در ر وز ۷ مهر ۱۳۲۰ حزب توده برای اولین بار در منزل وی تشکیل شد و او به عنوان "صدر حزب" قبول مسئولیت کرد. روز ۱۷ مهر ۱۳۲۱ کنفرانس ایالتی تهران ۱۵ عضو "کمیته موقت" را انتخاب کرد که در رأس آن سلیمان میرزا قرار داشت. وی به دلیل سالخوردگی در حزب، که هنوز یک جمعیت کوچک بود، فعالیت چندانی نداشت و بیشتر امور مربوط به رهبری حزب به برادرزاده او، ایرج اسکندری، واگذار شده بود.همچنین گفته و نوشتهاند که سلیمان میرزا مسلمانی معتقد بود و پیگیر در انجام فرایض دینی. او با عضویت زنان در حزب مخالف بود.
خمینی در صحیفه نور درباره او مینویسد: شما توجه داشته باشید به اینکه اینها را هدایت کنید. این جوانها بسیارشان گول خورده اند ؛ نمی دانند چه بکنند. اصلا آن “حزب توده ” را من اولش را می دانم؛ ابتدای حزب توده را. آن کسی که حزب توده را ایجاد کرد همسفر مکه ما بود. می خواهم بگویم که قضیه توده ای نبود؛ توده ای آن وقت همان بود که از شوروی صادر می شد. این همسفر مکه ما بود. سلیمان میرزا؛ (۱) و یک آدم مقدس مابی بود و دو – سه نفر هم همراه خودش آورد. خودش اولاد نداشت لکن یک کسی را به اولادی قبول کرده بود و او را هم برداشته بود آورده بود مکه . خودش هم یک آدم نمازخوان در آن شعرها، آن وقت که تکفیر سلیمان نمازی (۲) و کذا برایش گفته بود که این نماز می خواند، چرا تکفیرش می کنی ؟! حزب توده به دست سلیمان میرزای نمازی و طاعتی و مکه برو ایجاد شد.
۱- از پایه گذاران اولیه احزاب کمونیستی در ایران.
۲- به رغم اینکه سلیمان میرزا خود را کمونیست می دانست ولی نماز می خواند، روزه می گرفت و آن گونه که خمینی اشاره کرده است به حج هم می رفت ! بدین جهت او را به استهزا “سلیمان نمازی ” می گفتند.
صحیفه نور، جلد نـهـم – صفحه 22
سلیمان محسن اسکندری که به سلیمان میرزا معروف است از سلطان زادگان (شازده های ) قاجاری و از نخستین سخنگویان افکار سوسیالیستی در ایران بود و در پیریزی نخستین تشکلات چپ نقش داشت. او به همراه سید حسن تقیزاده، محمد امین رسولزاده و سید محمدرضا مساوات در سال ۱۲۸۸ حزب ...دموکرات (عامیون) را پایه گذاشتند و روزنامه "ایران نو" را منتشر کردند.
سلیمان میرزا، پس از فوت برادرش یحیی میرزا (پدر ایرج اسکندری) به مجلس دوم راه یافت و تا دوره پنجم نماینده بود. تا ان زمان با نظام پادشاهی هیچگونه مشگلی نداشت ولی به محض سرنگونی پادشاهی قاجار، از هواداران برقراری جمهوری شد و با سردار سپه و نشستن وی بر تخت به مخالفت پرداخت .در ر وز ۷ مهر ۱۳۲۰ حزب توده برای اولین بار در منزل وی تشکیل شد و او به عنوان "صدر حزب" قبول مسئولیت کرد. روز ۱۷ مهر ۱۳۲۱ کنفرانس ایالتی تهران ۱۵ عضو "کمیته موقت" را انتخاب کرد که در رأس آن سلیمان میرزا قرار داشت. وی به دلیل سالخوردگی در حزب، که هنوز یک جمعیت کوچک بود، فعالیت چندانی نداشت و بیشتر امور مربوط به رهبری حزب به برادرزاده او، ایرج اسکندری، واگذار شده بود.همچنین گفته و نوشتهاند که سلیمان میرزا مسلمانی معتقد بود و پیگیر در انجام فرایض دینی. او با عضویت زنان در حزب مخالف بود.
خمینی در صحیفه نور درباره او مینویسد: شما توجه داشته باشید به اینکه اینها را هدایت کنید. این جوانها بسیارشان گول خورده اند ؛ نمی دانند چه بکنند. اصلا آن “حزب توده ” را من اولش را می دانم؛ ابتدای حزب توده را. آن کسی که حزب توده را ایجاد کرد همسفر مکه ما بود. می خواهم بگویم که قضیه توده ای نبود؛ توده ای آن وقت همان بود که از شوروی صادر می شد. این همسفر مکه ما بود. سلیمان میرزا؛ (۱) و یک آدم مقدس مابی بود و دو – سه نفر هم همراه خودش آورد. خودش اولاد نداشت لکن یک کسی را به اولادی قبول کرده بود و او را هم برداشته بود آورده بود مکه . خودش هم یک آدم نمازخوان در آن شعرها، آن وقت که تکفیر سلیمان نمازی (۲) و کذا برایش گفته بود که این نماز می خواند، چرا تکفیرش می کنی ؟! حزب توده به دست سلیمان میرزای نمازی و طاعتی و مکه برو ایجاد شد.
۱- از پایه گذاران اولیه احزاب کمونیستی در ایران.
۲- به رغم اینکه سلیمان میرزا خود را کمونیست می دانست ولی نماز می خواند، روزه می گرفت و آن گونه که خمینی اشاره کرده است به حج هم می رفت ! بدین جهت او را به استهزا “سلیمان نمازی ” می گفتند.
صحیفه نور، جلد نـهـم – صفحه 22
No comments:
Post a Comment
Note: Only a member of this blog may post a comment.