Thursday, March 15, 2012

خیزش پايگاه شاهرخی

قيام 18 تير 1359

خیزش  پايگاه شاهرخی (کودتای نوژه)

زنده يادان 18 تير 1359 هميشه بياد ايرانيان خواهند بود. فراموش نکنيم در روزي که دانشجويان را بعنوان قرباني و هديه به فاطمه زهرا از بلندي های خوابگاه دانشجويان به پائين پرتاب ميکردند در 18 تير 1359 تعداد زيادی از دليران آرتش شاهنشاهی ايران که خيال پس گرفتن کشور از ملايان مکار را داشتند يکی بعد از ديگری در راه ميهن بوسيله ملايان تيرباران شدند . هر... سال در 18 تير همچنان به ياد آنان و قربانيان دانشجوی کوی دانشگاه خواهيم بود.

قبل از شرح کوتاه از آن وافعه لازم به يادآوريست که اين قيام از آنرو به کودتای نوژه معروف شد که جمهوری اسلامي نام پايگاه هوائي شهر همدان را از "پايگاه شاهرخي" به پايگاه نوژه تغيير داد بود (سرهنگ "نوژه" از افسران طرفدار جمهوری اسلامي بود که در جنگ های کردستان کشته شد) و چون مرکز عمليات هوائي کودتا قرار بود از اين پايگاه آغاز شود، به اشتباه بجای کودتای پايگاه شاهرخي به کودتای نوژه شهرت يافت.

در روز 20 تير ماه 1359 برابر با 11 جولای 1980 (دو روز پس از کشف قيام 18 تير)، ابوالحسن بني صدر رئيس جمهوری اسلامي به اتفاق سرهنگ جواد فکوری فرمانده نيروی هوائي و مرتضي رضايي يکي از مسئولان سپاه پاسداران انقلاب اسلامي در يک برنامه تلوزيوني شرکت کرد و از کشف يک کودتای نظامي به منظور براندازی رژيم جمهوری اسلامي پرده برداشت. در اين تاريخ 513 روز از چيره گي اهريمنان بر ايران زمين ميگذشت و کشتار بي امان ايرانيان و ويراني ايران به شدت ادامه داشت. پادشاه فقيد ايران محمد رضا شاه پهلوی آريامهر در قاهره و در يک بيمارستان نظامي آخرين روزهای زندگي خويش را ميگذراند. 52 تن از ديپلماتهای آمريکا همچنان در اسارت گروهي معروف به دانشجويان پيرو خط امام بسر مي بردند و شاهپور بختيار به نام نخست وزير قانوني ايران، در کشور فرانسه (پاريس) دفتری گشوده بود که برای براندازی جمهوری اسلامي فعاليت ميکرد.

شرکت کندگان در اين قيام با اينکه ميدانستند در صورت دستگيری کمترين مجازات آنان مرگ است، همچنان با دل و جان خطر را پزيرفتن و آنچنان غافلگير شدند که نتوانستند تيری به دشمن شليک نمايند. در طول اين دستگيريها تنها زنده ياد ستوان ناصر رکني بود که به هنگام مراجعة پاسداران به خانه اش برای دستگيری او، فرصت يافت به آنان تيراندازی کند و پاسداری بنام محمد اسماعيل قرباني را از پای در آورد.

اعدام ها از روز يکشنبه 29 تير ماه 1359 يعني 11 روز پس از کشف اين قيام با حکم ريشهری حاکم شرع دادگاههای انقلاب اسلامی ارتش آغاز شد و در اين روز زنده يادان سرتيپ خلبان آيت محققي، سرگرد خلبان فرخ زاد جهانگيری، سروان خلبان محمد ملک و سروان بيژن ايران نژاد ثابت افسر فني نيروی هوائي اعدام شدند. يکي از شرم آورترين اعمال انجام شده در اين رويداد که در نوع خود در تاريخ کم نظير ميباشد، تيرباران جوان 18 ساله شهريار نور است. سرهنگ "امير هوشنگ نور" که در اين قيام شرکت و مقداری سلاح نيز در زيرزمين خانه اش کشف گرديد، برای نجات جان به خارج گريخت. ولي ملايان فرزند 18 سالة او را به گرو زنداني کردند و تهديد نمودند که اگر "امير هوشنگ نور" خود را تسليم آنان نکند، پسرش شهريار را تيرباران خواهند کرد و با انجام اين تهديد خود، يعني کشتن پسر بجای پدر، لکة ننگ بزرگ ديگری از خود در تاريخ برجای گذاشتند.

اين کشتار وحشيانه تا روز دوشنبه 31 شهريور ماه 1359 که زمان حمله ارتش عراق به ايران بود همچنان به شدت ادامه يافت. در طول اين 65 روز، رژيم جمهوری اسلامي 115 نفر از خلبانان، چتربازان، توپچيان و افراد نيروی ويژه ايران را به جرم شرکت در اين کودتا تيرباران کرد و گوئي با تيرباران شاهين های بلند پرواز و توپچيان ايران، صدام حسين عراقي را برای حمله به ايران دعوت ميکنند. کشف اين قيام سبب گرديد که دولت عراق با آسودگي از ناتواني نيروی هوايي ايران به سرزمين ما بتازد و يک جنگ ويرانگر 8 ساله را به ايران و ايرانيان تحميل کند و تهديد آقای جيمي کاتر رئيس جمهور آمريکا را به خميني عملي سازد. و خميني تکرار ميکرد جنگ نعمت است.

گرفته شده از مقاله زنده ياد شهرام جاويدپور

No comments:

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.