Wednesday, July 18, 2012

ترجمه گزارش مورخ 2012/07/16 فاکس نیوز مبنی بر اینکه چرا ایران هر چه زودتر و نه در آینده ای دور، جنگی را در منطقه براه خواهد انداخت.

.

http://www.foxnews.com/opinion/2012/07/16/why-iran-will-go-to-war-sooner-rather-than-later/


جمهوری اسلامی در حالت دفاعی بسر میبرد. ادامه حیات ان مبتنی بر حفظ نیروگاه های هسته ای اش و نگهداری رژیم بشار اسد بر مسند قدرت است. اکنون که احتمال سقوط رژیم اسد، به همراه تشدید تحریمی بین المللی درآغاز این ماه، رژیم ایران را به حد زیادی از نظر سیاسی و اقتصادی، ایزوله کرده است، ایجاد انحراف افکار عمومی از طریق تحریک نظامی، تنها راه حل آن برای خروج از این معضل است.

اخیرا سه اتفاق پی در پی از طرف غرب بر ایران فشار وارد کرد که موجب شکست مذاکرات  در نشست ۵+۱ شورای امنیت سازمان ملل گردید و قابلیت انعطاف سیاسی و اقتصادی ایران را به مراتب کاهش داد. حتی اگر پروپاگاندای قداره کشی رژیم عکس این را ثابت کند.

نخست اینکه تحریمها اقتصاد ضعیف و زوال یافته جمهوری اسلامی را فلج میکنند. همچنان که قیمت کالاهای اولیه سر به فلک کشیده و ارزش پولی ریال، سقوط کرده، رژیم ایران پا به پای مردم آن، فشار شدید اقتصادی را حس میکنند و در صورتیکه ایران به غنی سازی اورانیم ادامه دهد، همچنانکه وزیر امور خارجه خانم هیلاری کلینتن رسما اعلام کردند، تحریم های دیگری نیز اعمال خواهد گردید.

دوم اینکه، سقوط احتمالی دولت اسد و حتی زوال اخیر آن، در محور حیات متقابل تشکیل شده بین دو کشور تعیین کننده بوده، رابطه ایران با حزب اله در لبنان و نقش استراتژیک ژئو پلتیک آن در منطقه را به خطر می اندازد.

و در نهایت اینکه، قیمت نفت همچنان در حال کاهش است و خروجی نفت ایران در مقایسه با بیست سال گذشته، در پایین ترین حد خود میباشد. ایران و سوریه هر دو چه از نظر اقتصادی و چه از نظر سیاسی روز به روز ضعیف تر میشوند و چشم اندازها تاریک اند . اوپک در نظر دارد تقاضای جهانی صدور نفت را از ۹۰۰،۰۰۰ بشکه در روز در سال ۲۰۱۲  ، به ۸۰۰،۰۰۰ در روز  در سال ،۲۰۱۳ کاهش دهد.

بنابراین یک تشنج منطقه ای میتواند موجب انحراف و حواس پرتی فشار جهانی وارده بر مساله اتمی ایران شده، در عین حال از از لطمه خوردن رژیم اسد و نابودی آن نیز  آن جلوگیری کند .

این دقیقا همان استراتژی است که رژیم ایران در سال ۲۰۰۶، زمانیکه میترسید آژانس بین المملی انرژی هسته ای، پرونده تخلفات  هسته ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع کند، با گروگانگیری سرباز اسرائیلی" گلت شالیت" توسط جهاد اسلامی و با یاری حماس در نوار غزه انجام داد.

بدنبال این حادثه، دو سرباز اسراییلی دیگر در مرز لبنان به گروگان گرفته شدند. وقوع این اتفاقات، مساله غنی سازی و برنامه هسته ای ایران را برای مدتی از توجه جهانی خارج کرد و دلیل آن، منعطف شدن  توجه جهانی به تشدید بن بست نظامی بین اسرائیل و حزب اله در لبنان به پشتیبانی ایران بود.

حال رژیم اسلامی که از مشگلات اقتصادی، سیاسی ناشی از آخرین تحریمهای هدفمند  بکار گرفته شده در رنج کامل به سر میبرد، با ضعف هر روزه رژیم اسد و زوال اقتصادی بیشتر هر دو رژیم، در شرایطی مشابه با سال ۲۰۰۶ دست و پا میزند که تشنج آفرینی  مشابهی به هیچ وجه بعید نیست.

راه حل آلترناتیو در مقابل این خود نمایی و تحریک نظامی که بدون شک به نمایشی نظامی در مقیاس وسیع در منطقه منجر خواهد شد برای رژیم، اعلام شکست و پایان دادن به حیات خویش است. رژیم اسلامی در طول حکومت ۳۲ ساله خود، دو مرتبه دیگر در زمانیکه توسط فشارهای خارجی به زانو در آمده بود، تسلیم شد. یکبار در سال ۱۹۸۸ زمانیکه پدر انقلاب اسلامی، آیت اله خمینی عهد نامه ۵۹۸ در جنگ عراق را مبنی بر آتش بس امضا کرد و به جنگ ۸ ساله بین ایران و عراق پایان داد و یکبار دیگر در سال ۲۰۰۳، زمانیکه جمهوری اسلامی برنامه هسته ای خود را از ترس حضور نظامی امریکا در منطقه و در همسایگی ایران یعنی عراق و افغانستان، به حالت تعلیق در آورد.

ایران ایجاد یک آتش سوزی بزرگ را در ماههای آینده به تسلیم شدن ترجیح خواهد داد. تنش بسیار بالا است ولی با وجود این شرایط سالهای ۱۹۸۸ و ۲۰۰۳ برای عقب نشینی فراهم نیستند. مهمتر از آن اینکه رژیم اسلامی در تهران از حمایت تزلزل ناپذیر در روسیه و تشویق وی برخوردار است.

روسیه آشکارا و بطور همزمان  هر دو رژیم های ایران و سوریه را حمایت کرده و این حمایت هنگامیکه تنش بین ایران و غرب افزایش یافته، به اوج خود رسیده. تهران و دمشق از حمایت روسیه شادمانند و در عین حال پوتین، رییس جمهور روسیه تنها از این دو رژیم در برتری جویی استراتژیک خود با امریکا و رویارویی با آن، بهره میبرد.

سرانجام فاکتور نهایی که تحریک نظامی ایران در هفته های آینده را بیش از پیش معنا میبخشد، صف آرایی, آرایش نظامی و حضور امریکا در خلیج فارس است که نخست به منظور برخورد با تهدید نظامی ایران مبنی بر بستن تنگه هرمزشکل گرفته بود. اما ایران با شلیک یک موشک آزمایشی از پایگاه نظامی (محمد ص ۷) ، با توانایی تیر رس قرار دادن اسرائیل و سایر کشورهای حاشیه خلیج  در شعاع ۱۳۰۰ کیلومتری، به امریکا این پیام را داد که آنان با حضور ارعاب برانگیزامریکا تضعیف نشده و از موضع خود صرف نظر نمیکند.

این موضوع را نیز باید در نظر بگیریم که رژیم ایران به اندازه کافی درک این را دارد تا بفهمد هر تخریب و خسارتی که به منطقه وارد کنند، خود نیز بشدت از آن رنج خواهند برد. بنابر این با این فرض، برخی بر این باورند  که راهبرد فعلی رژیم ایران و ریسک پیشبرد یک استراتژی بشدت انتحاری از نظر رژیم با تصور پیروزی خواهد بود زیرا به عقیده آنان (رژیم تهران)، پرزیدنت اوباما درگیر مسائل انتخاباتی خود و اروپا همانطور که سابقه  تاریخی  آن نشان میدهد، فراموش خواهد کرد و توجه چندانی مبذول نخواهد داشت.

No comments:

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.