Sunday, August 19, 2012

هموطن، برخیز و دهان تجزیه طلب را از خاک وطن پر کن



...هموطنان، در روزهای اخیر در مورد مصنوعی  بودن این زلزله ها و قصد رژیم مبنی بر ناراضی کردن مردم مناطقی خاص از ایران و همکاری با گروه های تجزیه طلب زیاد گفتیم. اینکه رژیم جهت بقای  خود به دول خارجی برنامه ریز تقسیم ایران باج داده است تا با آنان همکاری کند بر هیچکس پوشیده نیست و بدلیل اینکه سران جمهوری اسلامی در صورت خیزش مردم هیچ جایی برای فرار ندارند و حتی به قطعه ای از خاک ایران هم راضی هستند، برایشان فرقی نمیکند چه میزان از خاک و وسعت ایران بر نقشه جهان باقی بماند. مهم این است که آنها بهمراه پولها و ثروت کلانشان در ان جا شوند.


هم میهن گرامی، همانطور که در یاری رسانی به مردم داغدیده آذربایجان نشان دادی که همه ایران سرای من است و همه هم میهنان ما از یک جنس و همه برادران و خواهران ایرانی ما هستند، امروز نیز باید در حفظ یکپارچگی و تمامیت ارضی کشورمان چون شیر غران برخیزیم و بر گرازان و کفتاران آشوب طلب و تجزیه طلب یورش بریم و فریاد های تجزیه طلبییشان  را از گلو درنیامده، همانجا خفه کنیم.


ایران خون من است، گوشت من است، پوست و استخوان من است. ایران همه آن چیزیست که دارم..ایران حیثیت  و آبروی من، تار و پود من، میراث پدرانم و هدیه من به فرزندانم است.


ایران سرای من است. من ایرانیم. من کردم، بلوچم، آذری ام، خوزستانی ام، بختیاری ام، مازندرانی ام، پارسی ام و چو ایران نباشد تن من مباد، بدین مرز و بوم زنده یک تن مباد.


هموطن، برخیز و دهان تجزیه طلب را از خاک وطن پر کن تا در عین خاموش شدن، طعم خاک وطن را بچشد بلکه چیزی بنام غیرت در رگ هایش جریان یابد و بداند اینبار دهانش را پر میکنیم و بار دیگر در همان خاک دفنش میکنیم


هموطن قسمتی از ناله ها و آشوبهای این نامردمان را اینجا بخوان و ببین چطور با واژه ها و جملات کاملا مهندسی شده به ایجاد تفرقه مابین اقوام مختلف ایرانی پرداختند و چطور دولتی را که تا امروز جمهوری اسلامی و دجال مینامیدند، امروز دولت "ایران"  مینامند تا بتوانند قومی را مثلا "ملت ترک" و بقیه ایران را "ایرانی" بخوانند و بین ایندو دیوار بکشند. اینها جز مزدوران کثیف جمهوری اسلامی نیستند. رژیم  به مردم زلزله زده عمدا  بی توجهی  کرد تا عواملش دست به نوشتن و پخش کردن چنین نامه هایی بزنند .این اولین و آخرین نامه نخواهد بود بلکه با سیاستی از پیش تعیین شده، سیلی از این نامه ها در راه خواهد بود


نویسنده این مطلب پس از مقایسه ای بی منطق بین  زلزله بم و آذربایجان، چنین ادامه میدهد:

اما در آذربایجان چنین نبود و نیست ... آری چنین نبود و نیست!<<<<<<<

 ای برادر! ای خواهر! ای پدر! ای مادر! درد از جنس دیگری هست. مدیریت این دو بحران، به خاتمی و احمدی نژاد بستگی زیادی ندارند. در این جا سخن از "متن و حاشیه"، سخن از "دو سرزمین متفاوت"، سخن از "هم خونی و غیر هم خونی" سخن از "هم زبانی و غیر هم زبانی"، سخن از "خودی و غیرخودی"، سخن از "استعمار و مستعمره"، سخن از "تفاوت انسان ها و برتری درجه انسانیت بعضی بر بعض دیگر"، سخن از "تبعیض در میان فارس و ترک"، سخن از "نگاه متفاوت به نژادها"، سخن از "نژادپرستی پست" است. سخن از برتری نژادی بر نژاد دیگر است. سخن از نوع نگاه به کسانی است که در ایران زندگی می کنند. سخن از اندیشه، از تفکر حاکم در میان ایرانیان است<<<<<<<

و در این قسمت بعد از اینکه تاکید میکند، دولت کمکی نکرد ولی مردم از همه جا به کمک زلزله زدگان شتافتند، با بی انصافی هر چه تمامتر چنین ادامه میدهد توجه کنید که "ایرانی" در همه جا با چه دقتی مهندسی شده است:

>>>>>>من که نمی توانم بپذیرم ولی آیا تو می توانی قبول کنی که در دو حادثه بم و آذربایجان، "خودی" و فارس بودن و در مرکز قرار داشتن، بسیار مهمتر از "ترک" بودن و حتی انسان بودن هست؟ آیا ترک در این جا غیر خودی جلوه نمی کند که آن چه به خانه و خودی حلال است، به مسجد حرام است. ما ترک ها برای شما و ایران، مسجد هم نیستیم.

در ایران تو، خود آذربایجان و اخبار آذربایجان  به قدری بی اهمیت بود و هست که برای مدت ها و روزها خبر زلزله آن به صفحه روزنامه ها، هفته نامه ها، شبکه ها و کانال های رنگارنگ رادیوها و تلویزیون های داخلی ایران راه نیافت. با گذشت این همه ایام از آن فاجعه، هنوز هم تیتر اول و دوم روزنامه ها و نشریات و اخبار شبکه های خبری ایرانی را اشغال نکرده است.

مسئولان درجه اول سیاسی و دینی و اداری تا یک هفته، آذربایجان را به حساب نمی آوردند. یک تسلیت خشک و ساده و دریغ از یک سفر شتابان.

من: روزنامه نگار آزاد و مستقل- اهل تبریز – تبعیدی به کانادا، کشور ایران را لایق نمی دانم تا کشور و ملت آذربایجان جنوبی با آن ها در یک کشور بمانند و تلاش خواهم کرد تا ایران را تجزیه بکنم. هر کشور و ملتی که در این راه کمکم کند، دستشان را به گرمی خواهم فشرد>>>>>.

ایرانی به پا خیز! خاک میهن در خطر است..ایرانی کاوه، آرش و سهراب و فردوسی، نادر شاه و آریو برزن، کوروش و پاسارگاد، در خطر است. ایرانی میراث تو، دسترنج دلیران و سر به داران و امیران کشور تو را به فروش گذاشتند برخیز و سر به دار ده برای آنان که برای تو سر به دار دادند  ..سر به باد ده پرچم ایران را در سراسر خاک ورجاوند و گهر بارش افراشته نگاه دار..

No comments:

Post a Comment

Note: Only a member of this blog may post a comment.